ورزشکاران ایرانی، قربانی ایدئولوژی نفرت پراکنی رژیم اسلامی
نگارش: امید.آ / محمد. ب
ما چند مربی و اندرکار ورزش ایران هستیم که مخالف دستور و اجبار حکومت در خصوص “عدم رقابت با ورزشکاران اسرائیلی” هستیم و در آستانۀرقابت های جهانی، مقامات سیاسی و امنیتی و ورزشی رژیم مدام به ما فشار می آورند که نه تنها حق نداریم با ورزشکاران اسرائیلی و یهودی رقابت نکنیم، و حتی از دست دادن با آنها خودداری کنیم، بلکه هشدار داده اند که اگر قرار باشد در یک رقابت عادی با ورزشکاران کشورهای دیگر نیز، برنده شویم و در مرحله بعدی امکان پیش بیاید که با حریفی از اسرائیل روبرو شویم، باید در همین مرحله ببازیم و باخت اجباری بدهیم، تا هیچگونه مواجهه ای بین ایران و اسرائیل رخ ندهد. مقامات رژیم، ورزشکاران و خانواده های آنها را نیز تهدید به برخوردهای امنیتی کرده اند.
سالها و بلکه دهههاست که ورزشکاران ایرانی قربانی نفرتپراکنی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل میشوند. حکومت مستبد و مرتجع جمهوری اسلامی که خصایص توتالیری دارد، از سالهایی ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، ورزشکاران ایرانی را از رقابت با اسرائیل منع کرده است و این کار را به قیمت قربانیکردن آمال و آرزوهای این ورزشکاران انجام داده است. این در حالیست که پیش از انقلاب سال ۵۷ که رسما یک حکومت ضدیهودی را در ایران حاکم کرد، اصلا چنین فضایی وجود نداشت و ورزشکاران اسرائیلی و ایرانی به راحتی با هم رقابت میکردند که اوج آن فینال جام ملتهای آسیا در امجدیه تهران بود که ایران برنده آن بازی بود.
مشرق نیوز تهران که از خبرگزاریهای نزدیک به نهادهای امنیتی – نظامی جمهوری اسلامی است در شرح و تمجید از این سیاست جمهوری اسلامی مینویسد: «یکی از سیاستهای بنیادین برآمده از تفکرات انقلاب اسلامی، نامشروع دانستن رژیم غاصب صهیونیستی است. براساس این سیاست از سال ۱۹۸۳ ورزشکاران ایران موظف شدهاند برای اعلام و اصرار بر نامشروع بودن رژیم صهیونیستی از مسابقه با ورزشکاران این رژیم نامشروع اجتناب کنند و خوشبختانه با وجود اینکه به موجب این سیاست ورزشکاران ایران در مواردی فرصتهای قهرمانی را از دست دادند، اما این سیاست رعایت شده و همچنان محکم پابرجا است».
دقت کنیم! این خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران، از اینکه ورزشکاران ایران فرصتهای قهرمانی را به واسطه این سیاست نفرتانگیز از دست داده اند، ابراز خوشحالی میکند!
اما نکته جالب توجه در این میان این است که جمهوری اسلامی در این میان و حتی در نمایشهای ضداسرائیلی خود نیز صداقت به خرج نمیدهد! آنها چون به خوبی می دانند که عدم مقابله با ورزشکاران یک کشور شناخته شده بین المللی چه تبعات سنگینی دارد، سعی میکنند با ترفندی چندشآور از روبروشدن با ورزشکاران اسرائیلی جا بزنند؛ یعنی وقتی حدس بزنند که به عنوان مثال کاراته کا یا کشتی گیر ایرانی در دور بعد احتمالا با یک ورزشکار اسرائیلی روبرو خواهد شد، او را مجبور به باخت در مراحل مقدماتی میکنند که اساسا کار به ورزشکار اسرائیلی و اجبار به عدم مبارزه با او نکشد.
یکی از تراژیکترین اتفاقات مربوط به این سیاست به کشتیگیر جوان ایرانی – علیرضا کریمی – باز میگردد. این ورزشکار در مسابقات جهانی سال ۱۳۹۶ در لهستان در دور نخست مقابل حریف روسی خود قرار گرفت و با وجود اینکه سه بر دو از رقیب خود پیش بود، یک باره از کنار تشک شنید که مربی او میگوید: «علیرضا باید ببازی»! علیرضا کریمی که بنا به اذعان خود در وضعیت مالی خوبی هم به سر نمیبرد و امیدش به پاداش قهرمانی جهان بود، در سخنانی تاثیرگذار پس از این بازی گفت: «وقتی این حرف را شنیدم دنیا روی سرم خراب شد. در یک آن تمام زحمات و سختی هایی که ماه ها در تمرینات و دور از خانواده به امید کسب مدال طلای جهان متحمل شده بودم از جلوی چشمانم گذشت. شوکه شده بودم و انگار سطل آب یخ را روی سرم ریختند. دیگر قدرت ایستادن روی پاهایم را هم نداشتم. دیدم ده نفر همگی فریاد می زنند “باید ببازی باید ببازی”». او ۱۴ بر سه شکست خورد.
علیرضا کریمی قبلا نیز قربانی ایدئولوژی نفرت شده بود؛ در سال ۲۰۱۳ در مسابقات جوانان جهان. در آن زمان نیز قرعه او به ورزشکار اسرائیلی خورد و طبعا با او روبرو نشد و از مسابقات حذف شد. اما با اینکه مسئولان به او قول داده بودند که پاداشی در خور به او بدهند از این کار دریغ کردند: «به من گفتند به اندازه پاداش قهرمان جهان که ۴۰ سکه بود به تو میدهیم اما وقتی پدرم در سال ۹۲ برای دریافت پاداش به وزارت ورزش رفت به وی گفتند به ما ربطی ندارد بروید از هر کسی که گفته با اسرائیل کشتی نگیرید پاداشتان را بگیرید. در نهایت هم به جای ۴۰ سکه فقط یک کارت هدیه یک میلیون تومانی دادند و تمام!»
پس از این اتفاق بود که اتحادیه جهانی کُشتی علیرضا کریمی را به مدت شش ماه و مربیاش را به مدت دو سال از حضور در رقابتهای کشتی محروم کرد. در پی این مسئله حتی داد داخلیها نیز درآمد و «رسول خادم» در انتقادی بسیار تند، از ریاکاری مسئولان جمهوری اسلامی در قبال این مسئله گفت: «هم شعار عدم مسابقه با ورزشکاران رژیم صهیونیستی را به عنوان خط قرمز و پیام انقلاب سر میدهید و هم پشت سر، تلاش می کنید ورزشکاران ایرانی از طریق گواهی پزشکی و یا به حریف قبلی باختن، به گونه ای تدبیر کنند که کسی متوجه عدم رویارویی آنها، با رژیم صهیونیستی نشود… شما به آنچه میگویید اعتقاد ندارید».
علیرضا کریمی تنها قربانی سیاست نفرت نیست. در یکی از آخرین موارد در بهمن ۹۷، «سعید ملایی» جودوکار ایرانی مجبور شد در مسابقات جهانی در مقابل حریف قزاقستانی ببازد تا در نیمه نهایی با حریف اسرائیلی روبرو نشود.
جمهوری اسلامی چنان روی نفرتپراکنی خود اصرار و ابرام دارد که حتی کار را به آنجا کشانده است که به صورت غیرمستقیم خواسته خود را به باشگاههای فوتبال خارجی که ورزشکار ایرانی دارند نیز تحمیل میکند. به عنوان مثال وحید هاشمیان بازیکن وقت بایرن مونیخ به بهانه مصدومیت برای بازی مقابل مکابی اسرائیل، به این کشور نرفت. یا اشکان دژاگه در سال ۲۰۰۷ زمانی که بازیکن تیم ملی ۲۱ سالههای آلمان بود، از همراهی این تیم در اسرائیل سر باز زد. توجیه او آن بود که هراس داشته است خانواده اش در ایران دچار مشکل شوند.
سیاست نفرت انگیز اسرائیل ستیزی حتی دامن داوران ایرانی را نیز در بر می گیرد. در المپیک ۲۰۰۸ پکن، «محمدرضا مینوکده»، تنها داور بین المللی جودوکار ایرانی مسابقهای بین ورزشکار اسرائیلی و یک ورزشکار دیگر را قضاوت کرد. وقتی به ایران برگشت از تمام سمتهای خود برکنار شد! رییس وقت فدراسیون جودو درباره این مسئله گفته بود: «او که مسئول کمیته داوران و سازمان لیگ بوده از این پس هیچ مسئولیتی در فدراسیون جودو ندارد و با توجه به تاکیدات رئیس سازمان تربیت بدنی، بدون کوچکترین اغماض مطابق با قانون در رابطه با این اقدام خلاف ارزش های انقلاب اسلامی برخورد خواهد شد».
دیگر نکته جالب توجه در این میان این است که رهبر جمهوری اسلامی با اینکه سعی میکند صرفا در مسائل کلان ورود کند، اما در قبال این مسئله حساسیتی ویژه دارد و چندین بار شخصا درباره این مسئله نظر داده است. از جمله اظهارنظرهای او به حذف «آرش میراسماعیلی» جودوکار ایرانی از مسابقات المپیک آتن بر می گردد که به دلیل اینکه در همان ابتدا به ورزشکار اسرائیلی برخورده بود به بهانه اضافه وزن از مسابقه با جودکار اسرائیلی تن زد. او در بازگشت هم مورد تمجید «محمد خاتمی» – رییس جمهور اصلاح طلب – قرار گرفت و هم به دیدار خامنه ای رفت و مورد تمجید او قرار گرفت.
خامنه ای در دیدار با میراسماعیلی گفت: «این کارِ آقای آرش عزیزمان هم از آن کارهای بسیار برجسته بود؛ خیلی کار با ارزشی بود… وقتی یک جوان مسلمان و مؤمن از یک ارزش دفاع می کند؛ از یک ملت مظلوم دفاع می کند و با یک قلدرِ بین المللی گردن کلفتِ چاقوکشِ عربده کش، با این زبان و با این منش درمی افتد، این طور علیه او جنجال و جوسازی می کنند. البته غلط می کنند! آنها در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند و ضربه فنی شدند! با این کار سیلی خوردند؛ حالا بعد از آن هرچه می خواهند جنجال کنند، بکنند؛ ایشان کار خودش را کرد».
این سیاست نفرت پراکنانه جمهوری اسلامی در حالی از ورزشکاران ایرانی قربانی میگیرد و نفرت را گسترش میدهد و همزیستی مسالمت آمیز را به خطر میاندازد که خود ورزشکاران عرب مسلمان و فلسطینی مشکلی با رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی یا بازی در کنار آن ها ندارند! «محمد درویش»، «عبدالله جابر»، «شادی شعبان»، از جمله بازیکنانی هستند که در لیگ فوتبال اسرائیل بازی میکنند و در تیم ملی فوتبال فلسطین هم بازی میکنند. نکتهای که حتی تعجب خبرگزاریهای نزدیک به جمهوری اسلامی را نیز برانگیخته است.
نکته جالب این است که وقتی در سال ۲۰۱۵ اعلام شد که پنج بازیکن اسرائیلی الاصل در تیم ملی فلسطینی حضور دارند و قرار است به جام ملتهای آسیا بیایند، وزارت اطلاعات ایران تمام رسانههای داخلی را از انتشار این خبر منع کرد! حتی فراتر از این در سال ۲۰۱۶ تیمهای فوتبال فلسطینی و اسرائیلی با هم بازی دوستانه برگزار کردند. بازیای که طبعا در سایت های داخلی جمهوری اسلامی بازتابی نداشت! خامنهای در ایران از چنین سیاستی استقبال میکند و شخصا تمایلی ندارد ورزشکاران ایرانی مقابل ورزشکاران اسرائیلی حاضر شوند، اما ورزشکاران فلسطینی و اسرائیلی با همدیگر رقابت می کنند و کنار یکدیگر ورزش می کنند. چه دهن کجی بالاتر از این به خامنه ای؟