نقش ایران در روابط دفاعی هند و اسرائیل
اسرائیلیها، که به عملگرایی مشهور هستند، شاید قادر به مشاهدهی منطقی که پشت نقش ایران در تعیین آیندهی روابط دفاعی هند و اسرائيل خوابیده است باشند.

با آغاز سفر مودی نخست وزیر هند به اسرائیل، فرصت خوبی به دست آمده تا دربارهی تأثیرات احتمالی بر همکاریهای مشترک هند و اسرائیل سخن گفته شود. یکی از این موضوعات، امور دفاعی است و آیندهی آن به نظر میآید بستگی به ایران داشته باشد. ایران و اسرائیل دشمنان دیرینهاند، اما کلیشههایی از این دست میبایست بنا به حساسیتهای مقطعی تعدیل شود و روابط تجاری سازنده بر اساس نیازهای موجود ممکن شود. اسرائیلیها، که به عملگرایی مشهور هستند، شاید قادر به مشاهدهی منطقی که پشت نقش ایران در تعیین آیندهی روابط دفاعی هند و اسرائيل خوابیده است باشند.
مورد اول، حضور نظامی پاکستانی چینی در شهر بندری پاکستان، گوادار است، که خطری برای خطوط ساحلی هند و منافع آن در جنوب شرقی ایران محسوب میشود. پاکستان همان کشوری است که در ۲۰۱۱ بن لادن آنجا پیدا شد، در ۱۹۹۹ یک هواپیمای خطوط هوایی هند ربوده شد، و در ۲۰۰۲ دانیئل پیرل روزنامهنگار ایالات متحده به دست تروریستها به قتل رسید. تا کنون پاکستانی اقدامی علیه اسلامیهای افراطی نظیر حافظ سعید، سید صلاحالدین، و مسعود اظهر که خطری برای هند به شمار میروند، نکرده است.
برای هیچ یک از برنامههای تجاری و اقتصادی هند از راه خطوط ارتباطی زمینی با آسیای مرکزی تا زمانی که این خطوط از پاکستان بگذرند، سودی متصور نمیتوان شد. تنها گزینهی دیگر، نقل و انتقال از طریق ایران است، و در نتیجه هند میبایست به سرعت به اجرای پروژهی ساخت بندر در چاهبهار در جنوب شرقی ایران اقدام کند. اما مرز ایران و پاکستان از هماکنون، در پی قتل ده مامور مرزی ایرانی به دست شبهنظامیهای سنی در خاک پاکستان متشنج است. چنین حملههایی ممکن است به اموال هند در چاهبهار نیز واقع شود. در حالی که چین نفوذ خود را به بندر گوادار پاکستان گسترده، نگرانی هند این است که گوادار بدل به یک پایگاه دریایی چینی شود و هند را از مسافت کوتاه مورد حمله قرار دارد.
ثبتنام برای دریافت خبرنامه روزانه از طریق ایمیل ثبتنام
با توجه به چنین فوریتهایی، امکان این هست که هند تأسیس گونهای از حضور دفاعی در چاهبهار، ۷۰ کیلومتری گوادار را در نظر بگیرد. معلوم نیست ایران به هند اجازهی حضور دفاعی در خاک خود بدهد، به ویژه که چینیها هماکنون به ایران فشار وارد میکنند تا پروژهی طرح جادهی کمربندی عظیم، که به نام جادهی جدید ابریشم هم نامیده میشود را تمدید کنند. با این حال، حضور دفاعی هند در ایران (و/یا گسترش آن به افغانستان) ممکن است کمکی به مراقبت از اموال هند که در این محل تأسیس میشود، باشد.
با اینحال، چاهبهار برای مقاصد دفاعی هند اهمیت دارد تا به برخورد پاکستان/چین در سوی دیگر، پاسخ دهند. به نوبهی خود، این فرصتی چشمگیر برای اسرائیل در تأمین نیازهای روزافزون هند است. اسرائیل تا کنون توانسته گسل تأمین محصول پس از معاهدهی مکمل گلن در ۱۹۹۸ و آزمونهای اتمی هند و محدودیتهای خرید تسلیحات از ایالات متحده و اروپا، که خود گسل تأمین محصول از پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۰ را پر کرده بود، را پوشش دهد. بنا به SIPRI، تجارت دفاعی هند و اسرائيل در پنج سال گذشته حدود ۱ بیلیون دلار در سال بوده است، و امروز اسرائیل در بین بزرگترین فروشندههای تسلیحات دفاعی به هند است. اما تهدیدات نظامی گوادار زمینهی مهمی برای ارتقای همکاریهای هند و اسرائیل به مرحلهی بالاتر ایجاد میکند، و یکی از راههای اقدام به آن، از ایران میگذرد!
دوم این که مرزهای جامو و کشمیر با خطر دائمی تروریستهای مستقر در پاکستان و ارتش این کشور مواجه هستند و همکاریهای هند و اسرائیل تا کنون در استفاده از فناوریهای محافظت مرزی، رادارها، تشخیص مهاجمین در مخفیگاههای زیرزمینی و غیره به خوبی عمل کرده است. با این حال، تصریح حضور نظامی روزافزون چین، معادلات را مضاعف میکند. پروژهی راهرو اقتصادی چین و پاکستان، که بخشی از آن خاک مورد مجادلهی کشمیر میگذرد، به معنی حضور گستردهتر نظامی در این محل بوده تا با تهدیدهای احتمالی مهاجمان برخورد کند؛ به ارتش چین امکان کنترل شورشیهای ترکستان شرقی در سین کیانگ و به ارتش پاکستان امکان کنترل مهاجمان طالبانی در ک پ ک را بدهد و غیره.
حضور نظامی همچنین میتواند برای تهدید هند مورد استفاده قرار گیرد به ویژه در حالی که چینیها به طور روزافزون در گسترش حضور و نفوذ جغراسیاسی خود در آبهای اقیانوسی و مرزهای مربوط گستاختر میشود.
امکان واقعبینانهی تمایل چین به درگیری مسلحانه با هند در امتداد مرزهای دو کشور، با توجه به آسیبی که به خاک وی میرسد، و نیز امکان سوء استفادهی شورشیان سین کیانگ از مشغولیت ارتش چین در دیگر درگیریها، اندک به نظر میرسد. با این حال، این تهدید ادامه خواهد داشت و نیاز به ذخیرههای تسلیحات دفاعی ادامه خواهد داشت. با وجود نیروهای نظامی روزافزون خود در امتداد اقیانوس هند، چین از یک درگیری مسلحانه در پایگاه دریایی خود در گوادار، چیزی از دست نمیدهد. ضرر، به خاک پاکستان خواهد رسید و تأثیر چشمگیری بر سین کیانگها هم نخواهد داشت. و این دوباره بحث را به چاهبهار میکشاند. چاهبهار دارای اهمیت استراتژیک برای مقاصد دفاعی هند است تا از این طریق یک حضور نظامی تلافیجویانه در مقابل پاکستان/چین از جانب مقابل قرار دهد.
چرا ایران میبایست به حضور نظامی هند در خاک خود اجازه دهد؟ پرزیدنت روحانی در دور اول ریاست جمهوری خود برنامهّهایی در راستای کارآفرینی اعلام کرده بود. اما نتایج کامل آن همچنان در تعلیق بود، و در کارزار انتخاباتی اخیر مخالفان به این نکته علیه وی اشاره کردند. اکنون این برنامه، برای روحانی، در دور تازهی ریاست جمهوری وی، اهم اولویت را دارد. توسعهی بندر چاهبهار، و منطقهی آزاد تجاری، راهرو افغانستان و راهرو شمالی جنوبی ترابری بینالمللی میتوانست در کارآفرینی سرنوشتساز باشد و به روحانی امکان میدهد پیروزی چشمگیری در میان رأیدهندگان به دست آورد. با تعلیق پیگری پروژه از سوی هند، چین دوباره با پیشنهاد خود به ایران مراجعه کرده است.
متن کامل را در لینک زیر مطالعه کنید
http://blogs.timesofisrael.com/an-iranian-role-in-indo-israel-defense-ties/