مقام ارشد امنیتی ایران: مذاکره با آمریکا بیفایده است
دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم ایران با ادعای اینکه تحریم به هیچ عنوان ابزاری برای مذاکره مجدد روی مسائلی که توافق شده است، نخواهد بود، مدعی شد: «آمریکا در آزمون برجام مردود شد، از این رو مذاکره با آمریکا بیفایده است.»
دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم ایران با ادعای اینکه تحریم به هیچ عنوان ابزاری برای مذاکره مجدد روی مسائلی که توافق شده است، نخواهد بود، مدعی شد: «آمریکا در آزمون برجام مردود شد، از این رو ایران نمیتواند در هیچ حوزه دیگری به آنها اعتماد کند؛ مذاکره با آمریکا بیفایده است و ما بیش از این اجازه نداریم فرصت ملت ایران را صرف روندهای بیحاصل کنیم.»
به گزارش ایسنا، پاسدار علی شمخانی، دبیر انتصابی نهاد موسوم به “شورای عالی امنیت ملی” رژیم ایران طی گفتگویی پیرامون سیاست خارجی و مسائل جاری در غرب آسیا، ادعا کرد: «تنها خط قرمز ما در برقراری مناسبات خارجی، مذاکره و تعامل با آمریکا و ارتباط نداشتن با اسرائیل است.»
علی شمخانی، دبیر عالیترین نهاد سیاسی-امنیتی رژیم ایران ادعا کرد: «علیرغم وجود چالشها و نقاط ضعف در عملکرد برخی از دستگاهها، جمهوری اسلامیایران در عرصه سیاست خارجی کارنامه قابل قبولی از ابتدای انقلاب تاکنون داشته است. سیاست جمهوری اسلامی مبتنی بر حسن مناسبات با همه کشورها و تعامل سازنده با مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد است. تنها خط قرمز ما در برقراری مناسبات خارجی، مذاکره و تعامل با آمریکا به دلیل روش سلطهطلبی و رویکردِ از بالا به پایین در همه دولتهای آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون است. البته جمهوری اسلامیایران، رژیم اشغالگر صهیونیستی (اسرائیل) را نامشروع میداند و بر همین اساس هیچگونه ارتباطی با آن نخواهد داشت. علیرغم اینکه با طراحی آمریکا و با بهرهگیری از خوی تجاوزکاری و ددمنشی صدام، برخی از دولتهای منطقه در دههی اول انقلاب رویکردهای غیردوستانهای در قبال جمهوری اسلامی اتخاذ کردند، ولی سیاست مبتنی بر تعامل سازندهی ایران، رویکرد دولتهای منطقه را تا حدود زیادی در قبال ما تعدیل نمود و این مسأله موقعیت جمهوری اسلامیایران در منطقه را ارتقاء بخشید.»
آمریکاییها پس از تحولات در کشورهای منطقه در سال 2011 هراسان شدند
دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم ایران با اشاره به بهار عربی و بدون رویکرد به رویکرد دوگانۀ رژیم ایران به این رخدادها ادعا کرد: به دنبال تحولات در کشورهای منطقه از سال 2011، آمریکاییها که قدرت مردم مسلمان در کشورهای عربی را مشاهده کردند، از اینکه مدیریت تحولات از دست آنها خارج شود، هراسان شدند. از سوی دیگر، تقابل مستقیم با اراده مردم را نیز به مصلحت خود نمیدانستند. لذا در صدد بر آمدند با موجسواری بر ارادهی مردمی، مدیریت روند تحولات را در دست بگیرند. در این چارچوب با همراه نشان دادن خود با این تحولات و با شعار دموکراسی و حمایت از آزادی، رویکرد ضد استکباری و ضدّ صهیونیستی انقلابها را تعدیل کردند و در گام نخست تلاش کردند از همافزایی شعار ملتهای منطقه با رویکردهای اصولی جمهوری اسلامی بکاهند و در گام بعد، ایجاد تنش و اختلاف بر پایه انگیزههای قومیو مذهبی را در دستور کار قرار دادند و جنگ شیعه و سنی راه انداختند تا ظرفیتهایی که میتوانست در خدمت آزادی و استقلال ملتها و تقابل با اشغالگری و سلطهطلبی بهکار گرفته شود، مصروف تقابل داخلی و تفرقه گردد.»
وی افزود: «جمهوری اسلامیدر ابتدای دهه چهارم انقلاب، به لحاظ موقعیت سیاست خارجی با دشواری و فتنهانگیزی مواجه شد و تصمیم گرفت با فتنهافروزی و تخاصم ساختگی مقابله نماید. پاسخ مثبت جمهوری اسلامیایران به استمداد دولتهای عراق و سوریه برای مبارزه با تروریسم و تفکرات تکفیری در دو عرصهی نظامی-امنیتی و دینی-فرهنگی، بر همین مبنا انجام شد و ظرفیتهای جدیدی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامیخلق نمود. به نظر من در مقطع بسیار حساسی از تاریخ انقلاب قرار داریم. هم از جهات بینالمللی، هم از بعد مؤلفههای منطقهای و هم وضعیت اقتصادی در شرایطی قرار داریم که در تحلیل این وضعیت لازم است به این ابعاد توجه داشت. در این وضعیت، جمهوری اسلامی کشوری توانمند و متکی به ظرفیتهای نرمافزاری و بازدارنده بومی، قادر به دفاع از منافع و امنیت خویش و همپیمانان منطقهای میباشد.»
بزرگترین چالش بر سر راه سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران، دشمنی آمریکا است
شمخانی بزرگترین چالش بر سر راه سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران را «دشمنی آمریکا» خواند و گفت: «وجود روحیه ضدامپریالیستی و عدم سرسپردگی در برابر قدرتهای خارجی از یکسو و وجود مشکلاتی در روابط با قدرتهای منطقهای به جهت رقابت بر سر توزیع قدرت در منطقه از سوی دیگر، چالشها و محدودیتهایی برای ایران در عرصه سیاست خارجی ایجاد کرده است. خروج دولت آمریکا از مهمترین پیمان بینالمللی در دوران جدید، نه بر اساس منافع آمریکا، بلکه مترتب بر مواضع ضدّ ایرانی آقای ترامپ و تیم همراه او در کاخ سفید شکل گرفته است. البته خروج وی از برجام به معنای از دست رفتن تمام فرصتهای جمهوری اسلامینیست. »
وی با ابراز نگرانی از نزدیکی کشورهای منطقه به اسرائیل گفت : «متأسفانه سران برخی از کشورهای منطقه رویکردهای خود را با ایران بر اساس توهم توطئه تنظیم میکنند. این ارزیابی از ایران، تماماً به نفع اسرائیل انجام شده و سیاست حمایت مظلومان فلسطین را به طور جدی تحت الشعاع قرار داده است.»
نگاه جمهوری اسلامیایران به برجام یک نگاه ابزاری است
شمخانی همچنین پیرامون قرارداد اتمی گفت: «نگاه جمهوری اسلامیایران به برجام یک نگاه ابزاری است. ما برای برداشتن موانع پیشرفت کشور وارد گفتوگوها شدیم. در برجام در زمینه منافع ایران توافق کردیم. دولت ترامپ برجام را توافقنامه زیانباری دانست و به صورت یکجانبه از آن خارج شد. سه بهانه از سوی آمریکا مطرح گردید؛ بهانه اول این بود که تعهدات و محدودیتهای هستهای ایران کافی نیست. بهانه دوم مربوط به موضوع موشکی بود. گفتند سازوکارهای بازدارنده درباره برنامه موشکی ایران پیش بینی نشده است؛ القای تهدیدآمیز بودن برنامه موشکی جمهوری اسلامیایران از برنامههای مهم آنها است. بهانه سوم، تهدیدآمیز تلقی کردن سیاستهای منطقهای ایران است.»
برخی کشورهای پیرامون فلسطین به شدت مخالف اجرای معامله قرن هستند
وی پیرامون «اهداف ترامپ از پیگیری طرح معروف به معامله قرن» ادعا کرد: «در وضعیتی که مردم فلسطین در مظلومیت مضاعف بهسر میبرند و رژیم صهیونیستی فشارهای خود علیه این ملت را تشدید نموده و شهرکسازیها با تصویب کنست در مناطق مختلف فلسطین ادامه دارد و قدس و کرانه باختری به انحاء مختلف از سوی افراطیون صهیونیسم تهدید میشود، رئیسجمهور آمریکا در یک اقدام یکسویه سفارت کشورش را به بیتالمقدس (اورشلیم) منتقل نموده و پروژهای تحت عنوان «توافققرن» را کلید زده است. بر اساس این طرح هویت فلسطینی تحت عناوین مختلف زدوده و آوارگان فلسطینی به جای بازگشت به سرزمینتاریخی خود در کشورهای پیرامونی هضم خواهند شد. به نظر ما این طرح قابلیت اجرا ندارد و به دلیل تناقضات متعدد زودتر از طرحهای قبلی سازش زمینگیر خواهد شد. ما اخبار موثقی داریم که مسؤولان آنها به شدت مخالف اجرای معامله قرن هستند و معتقدند، آمریکا میخواهد هزینه توسعهطلبی رژیم صهیونیستی و جبران بحران مشروعیت این رژیم را از جیب دولتهای منطقه پرداخت کند.»
شمخانی همچنین پیرامون مواضع عربستان مدعی شد: «رفتار سعودیها در معادلات منطقه ناشی از ضعفهای داخلی و شکستهای خارجی است. آنها ثروت خود را در جهت تقویت همپیمانی با آمریکا و رژیم صهیونیستی بهکار گرفته و تمایلی به کمک به مردم فلسطین ندارند. آنها با سکوت و همراهی خود در برابر طرح معروف به معاملهی قرن، بزرگترین اشتباه و خیانت را مرتکب میشوند. البته همانطور که اشاره کردم، حاکمان فعلی سعودی احساس میکنند، با وجود بحران مشروعیت در داخل، شکاف سیاسی در خاندان حاکم و شکست در برابر مردم یمن، تنها پناهی که برای آنها باقی مانده، آمریکاست، لذا بیچون و چرا با طرحهای منطقهای ترامپ همراهی میکنند. سعودیها گمان میکنند که جلب رضایت رژیم صهیونیستی حمایت بیشتر آمریکا را برای آنها تضمین میکند، لذا به معاملهی قرن چراغ سبز نشان میدهند و سعی دارند بقیهی اعراب را نیز همراه کنند.»